اگر چنانچه نگذارند زن به تحصیلات صحیح و به علم و معرفت دست پیدا کند، این ظلم است. اگر شرایط طوری باشد که زن فرصت پیدا نکند به خاطر زیادی کار و فشار کارهای گوناگون به اخلاق خود، به دین خود، به معرفت خود برسد؛ این ظلم است. اگر زن امکان پیدا نکند که از مایملک خود به طور مستقل و با ارادهی خود استفاده کند، این ظلم است. اگر زن در هنگام ازدواج، شوهری به او تحمیل بشود یعنی خود او در انتخاب این شوهر نقشی نداشته باشد و اراده و میل خود او مورد اعتنا قرار نگیرد – این ظلم است. اگر برای تربیت فرزند، چه آن وقتی که داخل خانه با خانواده زندگی میکند چه در صورتی که از شوهر جدا میشود نتواند از فرزند خود بهرهی عاطفی لازم را ببرد، این ظلم است. اگر زن استعدادی دارد – مثلاً استعداد علمی دارد؛ استعداد برای اختراعات و اکتشافات دارد، استعداد سیاسی دارد، استعداد کارهای اجتماعی دارد – اما نمیگذارند از این استعداد استفاده بکند و آن استعداد شکوفا بشود ظلم است .